سرکش سلام به همه عزیزان ، فرصتی یافتم تا اندک زمانی سرکشی کنم و سرکش باشم ، تا کجا کشیده شویم خدا داند . درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آرشيو وبلاگ نويسندگان دو شنبه 26 فروردين 1392برچسب:, :: 14:5 :: نويسنده : سرکش
س. می دوید ، مصمم و استوار ، گویا می دانست کجا می رود و با کدام مغازه معامله اش می شود . مغازه دارهای بازار با طمع به دستان دلش که از گردن آوزیزان بود التماسش می کردند . مغازه ی زن مغازه اولاد مغازه میز مغازه پول و ... اما یکراست ، جوانی اش را با بی دلانه به نمایندگی عظیم ترین برد و در هیئت نشست . نظرات شما عزیزان: پيوندها
تبادل لینک
هوشمند |
|||
|